ماه: سپتامبر 2023

مجلس اربعین

مقاله پیشرو بخشی از سخنرانی ها و مطالب علامه طهرانی و آیت الله طهرانی رضوان الله علیهما در خصوص روز اربعین می باشد همچنین برای ملاحظه مطالب بیشتر می توانید به سایت مکتب وحی مراجعه فرمایید.

اختصاص مجلس اربعین به سیّدالشّهدا علیه السّلام

اربعین سیدالشهدا علیه السلام سند حقانیت و مظلومیت او را در عرصۀ کش مکش حق و باطل نمودار می سازد. تشکیل مجالس و محافل سنوی برای اولیای دین گرچه از اهم امور و الزم مهمات است، ولی برای هیچ کدام از آنها مسئلۀ اربعین وجود ندارد، و تنها و تنها برای حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام این سنّت و شعار در مکتب تشیّع وضع و جعل گردیده است.

امروز رسم بر این است که برای افراد متوفّا مجلس ترحیم، و یا به عبارت امروزی و بسیار بسیار غلط، مجلس بزرگداشت می‌گیرند و به خیال خود روح آن مرحوم را از این مجلس، غریق رحمت و عنایت حق می‌گردانند!

اختصاص اربعین به امام حسین علیه السلام، به عنوان شعار شیعه

یکی از شعائر مختصّ شیعه که در هیچ مکتب و ملّتی نظیر و مشابهی برای او نمی توان یافت، مسئلۀ اربعین حضرت أباعبدالله الحسین علیه السّلام است؛ و این از اختصاصات فرهنگ تشیّع است. زیارت مخصوصۀ آن حضرت در روز اربعین، شعار مخصوص شیعه است و برای هیچ فردی از سایر معصومین علیهم السّلام، حتّی برای رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم این مسئله وجود ندارد. زیارت حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام در روز اربعین و اقامۀ مجلس عزا برای آن حضرت، فقط و فقط اختصاص به ایشان دارد!

وجود نوعی رابطه تکوینی و تشریعی نسبت به لفظ اربعین، در فرهنگ اسلام

در فرهنگ اسلام نیز به مناسبت‌های مختلف، این کلمه مورد توجه قرار گرفته ـ چه در مسائل و احکام فقهی و چه در مباحث اخلاقی و مطالب عرفانی و مبانی اعتقادی ـ به‌ صورتی که می‌توان ادعا نمود یک نوع رابطۀ تکوینی و تشریعی برای این مفهوم در فرهنگ اسلامی وجود دارد، و این رابطه و نسبت را در جای‌جای هر دو عرصۀ تکوین و تشریع می‌توان جستجو نمود.

در روایات مختلف

در خلقت آدم أبو‌البشر این مسئله مبیِّن جهات استکمالی و فعلیّت مقام خلیفه اللهی او شده است؛ چنانچه در کتاب إحیاء العلوم از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت می‌کند که:

إنّ اللهَ خَمَّرَ طینةَ آدمَ بِیَدهِ أربعینَ صباحًا؛1 “خدای متعال طینت و سرشت و ذات انسان را در مدّت چهل روز بپرداخت”.

در کتاب عوارف المعارف چنین گوید: فَمِن التُّرابِ کَوَّنه، و أربعینَ صباحًا خَمَّرَ طینتَهُ لِیبعُدَ، بِالتَّخمیرِ أربعینَ صباحًا بِأربعینَ حِجابًا مِن الحضرةِ الإلهیّةِ، کلُّ حجابٍ هو معنیً مودَعٌ فیه، یَصلَحُ به لِعِمارةِ الدّنیا و یَتعَوَّقُ به عن الحضرةِ الإلهیّةِ و مواطِنِ القُربِ.

پس خدای متعال انسان را از خاک بیافرید، و ذات و حقیقت او را در مدّت چهل روز بیاراست؛ تا بدین جهت در مدّت چهل روز، چهل حجاب از مراتب اسماء‌ و صفات خود را در وجود او متحقّق گرداند، و بدین‌واسطه حائز مراتب وحدت در عین کثرت گردد، و جامع بین دو نقطۀ احدیّت و واحدیّت شود، و در عین قرب و انمحاء و فناء در ذات بحت و صرف حضرت احدیّت، به کثرت اجتماع آثار و صفات حضرت ربّ‌الارباب متّصف گردد. و به‌واسطۀ آن، توطّن و ورود او در دنیای مادّه توجیه پذیرد و در عین ربط و انتساب به حضرت الهیّه، حفظ مراتب کثرت و فعلیّت در او محقّق شود.»

بلوغ عقلانی انسان در چهل سالگی

و همین نکته در مسئلۀ بلوغ عقلانی انسان پس از گذشت چهل سال از عمر او در دنیا، به‌چشم می‌خورد؛ و در اشاره به این موضوع در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِينَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓ إِنِّي تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَإِنِّي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾.2

«و هنگامی که انسان به مرحلۀ رشد و شکوفایی تامّ رسید و چهل سال بر او بگذشت می‌گوید: پروردگارا، طریق شکر و سپاس نعمت‌های خودت را بر من و پدر و مادرم به من الهام فرما! و طریق انجام عمل صالح که مورد رضا و تحسین تو باشد را به من بیاموز! و در میان ذرّیۀ من صلاح و سداد را استوار فرما! به‌درستی‌که من به تو روی آوردم و تسلیم خواست و ارادۀ تو گشتم.»

در این آیۀ شریفه، بلوغ انسان را به مرتبۀ رشد عقلی و قِوام نفس در تدبیر و رعایت مصالح و مفاسد، در سنّ چهل سالگی می‌شمرد. و پس از این، انسان از تجربیّات و اندوختۀ گذشته برای استکمال روح و طیّ طریق سعادت و صلاح، بهره می‌گیرد؛ نه آنکه به سعه و ظرفیّت عقلانی او اضافه گردد.

روایت دیگری از امام محمد باقر علیه االسلام: «هر بنده‌ای که در مدّت چهل روز ایمانش را برای خدای متعال پاک و خالص گرداند (و یا اینکه فرمود: ذکر خدا را در عرض چهل روز به‌نحو شایسته و سزاوارِ عبودیّت به‌پا دارد)، مسلّماً خدای تعالی او را نسبت به دنیا بی‌رغبت نماید، و نسبت به دردها و درمان‌های روحی‌اش آگاهی دهد، و حکمت و صواب و راه صحیح و متقن را در دل او استقرار بخشد، و زبانش را به حکمت و گفتار صواب گویا گرداند.»

از بین رفتن مسئله شعار شیعه بودن اربعین در میان شیعیان امروزی

متأسّفانه امروزه مسئلۀ اربعین از دایرۀ شعار تشیّع و ویژگی های او پا فراتر نهاده، و به سایر افراد از هر طبقه و هر مرتبه سرایت نموده است، و به عنوان یک سنّت و روش تخلّف ناپذیر و عادت حتمیّه در بین شیعه در آمده ـ چیزی که حتّی در بین سایر افراد از ملل اسلام، وجود ندارد ـ و خصوصیّت این موضوع و انتساب آن به حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام طبعاً از میان رفته است. و این موضوعی است که قطعاً مخالف با مبانی مکتب تشیّع و اصول معتقدۀ مذهب و رِضای اهل بیت علیهم السّلام است.

امتیاز شیعه در پیروی و اطاعت و انقیاد بی‌چون و چرا از امام معصوم است؛ نه چون سایر فرق اسلامی که با کنار نهادن یکی از دو رکن اساسی ثقلین، یعنی عترت رسول خدا، و گرایش به افراد و اشخاص دیگر، طبعاً مسیر و ممشای خود را از شاه‌راه سعادت و فلاح به بوادی ضلالت و غوایت و مهالک موبقه منحرف نمودند، و با دخالت دادن قیاسات و استحسانات و سلیقه‌های شخصی، به‌کلّی مسیر دین و حیات خود را بر توهّمات و تخیّلات و خرافات بنا نهادند، و زمام امور دین و دنیای خود را به دست جهّال و معاندینی چون أبوحنیفه و غیره بسپردند، و خسران دنیا و آخرت را برای خود اختیار و انتخاب نمودند.

عدم جواز ترک زینت برای زنان بیش از سه روز در عزای میّت

مرحوم شهید در کتاب لمعه در بحث حِداد (ترک زینت برای زنان) روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل می‌کند که فرمود: لا یَحِلُّ لاِمرَأةٍ‌ تؤمِنُ بِاللهِ و الیومِ الآخِرِ أن تَحِدَّ علیٰ مَیّتٍ فوقَ ثَلاثِ لَیالٍ إلّا علَی زوجٍ أربَعَةَ أشهُرٍ و عَشرًا.1

«جایز نیست بر زنی که به خدا و روز بازپسین ایمان و اعتقاد داشته باشد اینکه برای مرده‌ای ترک زینت کند بیش از سه شب، مگر برای شوهر خویش که باید چهار ماه و ده روز ادامه دهد.»

جایز شمردن مجلس اربعین برای عموم یعنی خارج نمودن از عنوان شعار تشیع بودن

اگر قرار شود که اقامۀ مجالس اربعین برای مردگان به صورت یک سنّت و ادب مؤکد درآید، دیگر چگونه می توان آن را برای سیّدالشّهدا به عنوان یک شعار و علامت و امتیاز درآورد؟ و اگر از ناحیۀ شرع برای اقامه اربعین نسبت به سایر افراد رجحانی می بود، پس چرا این رجحان برای سایر ائمّه علیهم السّلام، بلکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نبود؟! با اینکه از هر جهت این بزرگواران ألیَق و أولیٰ بودند در این مسئله. و حتّی إقامۀ مجالس ذکر اهل بیت علیهم السّلام که این همه راجع به آن تأکید شده است، اقتضا می کرد که اربعین ائمه علیهم السّلام را هم به پا داریم و از فیوضات و برکاتش بهره مند گردیم؛ با اینکه هیچ اثری از ائمّه نسبت به این موضوع به چشم نمی خورد.

مقاله بخشی از سخنرانی ها و مطالبی است که حضرت علامه طهرانی

این مقاله بخشی از سخنرانی ها و مطالبی است که حضرت آیت الله طهرانی در خصوص حضرت رقیه فرموده اند می باشد برای ملاحظه ما بقی مطالب می توانید به سایت مکتب وحی مراجه فرمایید.

نگاه افراد به حضرت رقیه به عنوان یک طفل

الان شما نگاه كنید افراد به سوریه می روند و در حرم حضرت رقیه می روند و در آنجا صحبت شان با حضرت رقیه چیست؟  صحبتشان این كه طفلی را در اینجا دفن كردند و این طفل هنوز به آن مراتب فعلیت نرسیده، از این دنیا رخت بربسته در حالی كه الان در این زیارتی كه انسان می كند كه نباید زیارت یك طفل را بكند زیارت، زیارت یك انسان كامل و یك عارف بالله و یك فرد متحقق به فعلیات ولایت كلیه است با این دیدگاه انسان زیارت بكند

ما دیدگاهمان به حضرت رقیه دیدگاه یك دختر است، یك دختربچه است ولی اگر آن در این دنیا حیات پیدا می كرد و در تحت تربیت بود و در زیر سایة امام علیه السلام آن مراتب فعلیت را طی می كرد چرا نمی رسید چه دلیلی داریم؟ ببینید چقدر راحت ما اینطوری می كنیم آن مقام وحی خیلی رفت بالا این قضیه مقام وحی كجا و مثلًا حضرت رقیه كجا؟ نه آقا جان نه این حرفها نیست معلوم نیست كه اگر الان حضرت موسی و عیسی ای زنده بودند به زیارت حضرت رقیه نمی رفتند و بلكه هر روز هم می رفتند و هر روز از او استدعای تقرب الی الله را ازید فازید می خواستند حالا كی این حرفها را زده؟ حالا چون این دختر امام حسین و در سن سه سالگی است تمام شد یا اینكه مطلب خیلی بالاتر از این حرفهاست.

دیدگاه بزرگان نسبت به حضرت علی اکبر، حضرت علی اصغر و حضرت رقیه

دختری كه اولیای خدا، پاشنه در عتبه اش را برای زیارتش می بوسیدند، آن وقت مردم ببینید چه تصوّری دارند!

مرحوم علامه طهرانی چه اشكالی دارد كه حضرت رقیه كه در سه سالگی به شهادت رسیدند، خب شهید شدند دیگر، خب این هم شهادت است دیگر، با این كیفیت و این وضع سر را آوردند نتوانست حضرت تحمل كند و آن جریانی كه پیش آمد چه اشكال دارد كه در دوران برزخ و عالم مثال، در تحت تربیت پدر، به مقامی برسند كه از مقام پیامبران بالاتر است!

ما كه الان داریم می رویم در حرم سیدالشهداء آنچه را كه در آنجا هست یكی خود سیدالشهداء و یكی هم حضرت علی اكبر و دیگری بنابر روایات حضرت علی اصغر است، آن توجهی كه زائر در حرم سیدالشهداء می كند به امام حسین و حضرت علی اكبر و حضرت علی اصغر آن چه توجهی است؟ توجه یك پدر است و یك پسر بزرگتر و یكی هم بچه شیرخوار ولی الان هنوز هم شیرخوار است، خب شیرخوار در آن زمان بود حالا اصلًا 1400 سال گفتن غلط است چون این بحث زمانی نیست چون در زمانی كه این طفل را به شهادت رساندند عبدالله رضیع این چندماهه بود خب بسیار خب، ولی هنوز این چندماهه باقی مانده است این مدتی كه در عالم برزخ را طی كرده در همان چند ماهگی است؟ در همان استعداد محض حركت نكرده ترقی نكرده؟ فعلیتی برای وی بوجود نیامده؟ این كه اتلاف است، این كه اتلاف عمر و سرمایه، هدف و غایت از خلقت است كه یك نفر در این دنیا می آید و استعداد دارد كه او علی اكبر دیگری بشود خب سیدالشهداء یك بچه فرزندشان حضرت سجاد بود كه او مقام امامت داشت ویكی حضرت علی اكبر بود كه تالی تلو امام بود و یكی هم فرض كنید همین عبدالله رضیع خب این الان نمی گوید به من ظلم شد من چرا نباید به این مقام برسم حالا امامت دوازده تا است و ما هم آن برادرمان كه علی بن الحسین حضرت سجاد است و كاری نداریم آن مساله اش جدا است و آن امام است چرا ما به آنجا نرسیدیم؟ چرا نباید به آنجا برسیم؟ چرا نباید این فعلیاتی كه پیدا شده سی و چند سال این حضرت علی اكبر در پیش پدر و  پیش امام حسن هم بوده و در تحت تربیت امام حسن هم بوده در زمان امامت امام حسن و بعد خب منتقل می شود چرا من نباید اینطور باشم؟ چرا من باید از این دنیا بروم؟

این خلاف این مساله است اصلًا ما كاری به ظلم نداریم ما به این جهت كار داریم كه بالاخره این هدف و غایتی كه از تحقق خلقت در یك همچنین موجودی كه استعداد و قابلیت برای رسیدن به این مقامات را دارد چرا محقق نشده؟ الان ما می رویم نگاه می كنیم در اینجا می گوییم یك بچه شیرخواری هست حتی اگر خب بالاخره بچه كه بدنش بزرگ نمی شود الان اگر قبر را نبش كنند آن بدن را ببینند آن بچه هم هست و در همان جا است نگاه ما یك نگاه فرد عامی است، نگاه فردی كه حقیقت نفس را حقیقت فصل را فقط در بدن عنصری می بیند،

چرا باید دیدگاه ما محقّرانه و كوتاه و متنازل عرفی باقی بماند؟ چرا ما نباید دیدگاهمان در این چیزها تغییر پیدا كند؟ ما این را در حالات بزرگان نسبت به این گونه موارد می‌دیدیم و مشاهده می‌كردیم در این زیارات، دراین امكنه و اینها دیدگاه آنها را در این مقام و دیدگاه آنها را نسبت به آن ما كاملا مشاهده می‌كردیم.

 

آداب مجالس عزاداری

  •  رَحِمَ اللَهُ امْرَأً أَحْیَا أَمْرَنَا2 منظور از «احیاء امر» یعنی زنده نگه داشتن ذکر و یاد امام علیه‌السّلام و خاطرات امام علیه‌السّلام و به طور کلی زنده نگه‌داشتن حقیقت ولایت در ضمن پرداختن به ظواهری که حکایت از آن مسأله کند

  •  «شیعَتُنا خُلِقوا مِن فاضِل طینَتِنا، یفرحونَ لِفَرَحِنا وَ یحزَنونَ لِحُزنِنا3

  •  شیعیان ما، اینها از زیادی خاک و تراب خلقت ما آنها آفریده شده‌اند»؛ یعنی از همان حقیقت نورانی که خداوند وجود ما را از آن حقیقت نورانی آفرید، شیعیان ما هم از تتمّه آن نور و از فاضل آن نور و زیادی آن نور، خلق شده‌اند. بنابراین وجه تشابه بین شیعه و آن ذوات مقدّسه در این است که انسان خود را مستنّ به سنّت آنها قرار بدهد و همیشه پیروی از آنها را نُصبُ العین خود قرار بدهد4

  • تأکید ائمه هدیٰ و اولیای الهی بر اقامۀ عزای سیّدالشهداء

  •  دأب و دیدن ائمّه علهیم‌السّلام؛ امام باقر و امام صادق و موسی بن جعفر و امام رضا و بقیّه ائمّه این بود که در ایّام محرّم (دهه عاشورا) منزل خودشان را به موقعیّت حزن و اندوه بر مصیبت کربلا درمی‌آوردند و از افراد دعوت می‌کردند برای اینکه بیایند و روضه بخوانند و ذکر مصیبت کنند و خلاصه یاد آن حادثه و مسأله سیّدالشّهدا علیه‌السّلام را زنده نگه‌می‌داشتند.5

  •  مرحوم آیةالحق و العرفان سید علی قاضی ـ رضوان اللَه علیه ـ در وصیتنامه خود می‌فرمایند:

  •  «و در مستحبّات ترک تعزیه‌داری و زیارت حضرت سیدالشّهدا مسامحه ننمایید. و روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است؛ و اگر از اوّل عمر تا آخرش در خدمت آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما بجا بیاورید، هرگز حقّ آن بزرگوار اداء نمی‌شود. و اگر هفتگی ممکن نشد، دهه اوّل محرم ترک نشود.»6

آداب مجالس عزاداری